جدایی

زمان مطالعه : 4 دقیقه

نوشته دکتر آن گُلد بوشو (Ann Gold Buscho Ph.D.) . در این مقاله، من، آن گُلد بوشو، می‌خواهم صحبتم را با ماجرای جدایی جِیمز و جَکی شروع کنم. البته اسم واقعی آنها این نیست. آنها 14 سال بود که با هم ازدواج کرده‌ بودند. جکی در دهه 40 سالگی زندگی‌اش بود و تا آن زمان سه بار بارداری ناموفق داشت. آنها می‌دانستند که دیگر قرار نیست بچه‌دار شوند. هر دوی آنها در حرفه‌شان موفق بودند و زندگی اجتماعی پرمشغله‌ای داشتند. جکی به من گفت که جیمز بهترین دوستش است اما جیمز عاشق یکی از همکارانش شده بود که از جکی جوان‌تر بود. جیمز نمی‌خواست از رؤیای بچه‌دار شدن و تشکیل یک خانواده بزرگ‌تر دست بکشد. او چند ماه در جلسات روان‌درمانی من شرکت کرد و در نهایت تصمیم گرفت از جکی جدا بشود. در این مقاله به موضوع مسائل زوج های بدون فرزتدی که قصد جدایی دارند می پردازیم.

آشفتگی‌های احساسی جدایی

جکی وقتی دید که بهترین دوست و شریکش را از دست داده است، از شدت ناراحتی دچار یک بحران هویتی شده بود. او از من پرسید: «اگر من بخشی از این شراکت عاشقانه نباشم، پس کی هستم؟». او عمیقاً از خیانت جیمز ناراحت بود، و می‌گفت: «من یک شکست‌خورده هستم چون نمی‌توانم بچه‌دار بشوم».

جیمز احساس گناه و شرمندگی می‌کرد. او می‌دانست که برای برآورده کردن خواسته‌های خودش می‌خواهد جکی را ترک کند. اما نمی‌توانست از جذابیت آن رابطه و فرصت جدید دست بکشد. با این حال، جیمز امیدوار بود که او و جکی همچنان با هم دوست بمانند.

پایان هر رابطه‌ای، فارغ از این که صاحب فرزند باشید یا نه، با تغییرات هیجانی شدید همراه هست. جاده جدایی اغلب اوقات مملو از ناامیدی، اندوه، ترس، خیانت، و خیلی چیزهای دیگر است.

هیچ کس نمی‌تواند از درد و خسارت ناشی از جدایی دوری کند. با این وجود، اگر در هنگام جدایی فرزندی نداشته باشید، لازم نیست که در آینده برای بزرگ کردن فرزندتان با هم در ارتباط باشید. شما به‌راحتی راه خودتان را دنبال می‌کنید و هرگز یکدیگر را دوباره ملاقات نمی‌کنید.

جکی به جیمز گفت: «بعد از این، به زمان خیلی زیادی نیاز دارم تا بتوانم دوباره با تو دوست بشوم. شاید هم هرگز نتوانم». اما جیمز امیدوار بود که آنها بتواند روزی دوباره دوست هم باشند.

شروع مراحل قانونی طلاق

وقتی فرایند قانونی شروع می‌شود، متخصصان طلاق معمولاً به مسائل مالی زوج‌ها رسیدگی می‌کنند. سنگین‌ترین فشار در یک جدایی مسائل عاطفی است، اما فرایند قانونی به وجود آمده است تا قرارداد قانونی ازدواج را فسخ کند. وقتی بچه‌ای وجود ندارد، همه چیز به گفتگوهای چالش‌برانگیز در مورد مسائل مالی ختم می‌شود.

چون جکی و جیمز در حال مقابله با هیجانات‌شان بودند، جمع‌آوری اطلاعات مالی لازم برای حل و فصل مسئله جدایی کاری طاقت‌فرسا به نظر می‌رسید. آنها ملزم بودند که همه مخارج، درآمدها، دارایی‌ها، بدهی‌ها، بودجه‌ها، املاک، و خیلی چیزهای دیگر را به طور کامل مشخص کنند.

جکی و جیمز با مشاوران و وکلای طلاق خود جلسه‌ای برگزار کرده و در مورد مسائل مالی‌شان مذاکره کردند. مشاوران به آنها کمک کرده بودند تا با استفاده از برخی راهکارهای شنیدن، بیان دیدگاه‌ها، و مدیریت احساسات، برای این مذاکره آماده شوند.

به طور معمول، در این گفتگوهای ضروری، زوج‌ها به‌شدت هیجانی می‌شوند، درنتیجه نمی‌توانند درست فکر کنند یا تصمیم بگیرند. مشاوران طلاق آموزش دیده‌اند که به زوج‌ها کمک کنند تا از آشفتگی احساسی فرایند جدایی به سلامت گذر کنند.

مهم‌ترین مسائل مالی

هر رابطه و ازدواجی متفاوت است. اما وقتی زوج‌ها صاحب فرزند نیستند، مسائل مالی در مرکز توجه قرار می‌گیرد. این مذاکرات تقریباً همیشه در مورد سه چیز است: مشخص کردن دارایی‌های شخصی، تقسیم دارایی‌ها، و حمایت از همسر.

دارایی‌های شخصی: زمانی که اطلاعات مالی جمع‌آوری شد، جیمز و جکی املاکی که هر کدام قبل از ازدواج داشتند را مشخص کردند. جیمز خانه والدینش را به ارث برده بود. جکی موافقت کرده بود که این خانه به جیمز تعلق دارد، اما برای پولی که صرف تعمیرات و بازسازی خانه کرده بود، درخواست جبران خسارت کرد. جیمز موافقت کرد که پرداخت مابقی وام مسکن به عهده خودش باشد.

در موقعیت‌های دیگر، زوج‌ها درباره مسائل دیگری مانند دارایی‌ها و حساب‌های پس‌انداز پیش از ازدواج، درآمدهای بعد از تصمیم به جدایی، و ارثیه‌ای که دارایی شخصی در نظر گرفته می‌شود، نیز صحبت می‌کنند.

تقسیم دارایی‌ها: سند دارایی‌های مشترکی که برای آنها تنظیم شده بود شامل حساب‌هلی بانکی، اطلاعات سهام، ماشین‌ها، بیمه عمر، میزان مسافرت‌های هوایی، و همین طور املاک آنها بود. به کمک مشاوران و وکلا، آنها توانستند به یک توافق دست پیدا کنند و دارایی‌های دوران زناشویی خود را به صورت عادلانه بین خودشان تقسیم کنند. جکی گفت: «من هنوز فکر نمی‌کنم منصفانه باشد که جیمز برای زندگی با یک زن جوان‌تر، مرا ترک کند. اما فکر می‌کنم از نظر مالی به یک توافق قابل قبول رسیده‌ایم».

حمایت از همسر: درآمد جکی تاحدی بیشتر از درآمد جیمز بود اما هر دوی آنها به اندازه‌ای درآمد داشتند که بتوانند هزینه‌های زندگی‌شان را بعد از جدایی پوشش بدهند. موقعیت آنها غیرعادی بود چون هیچ کدام از آنها ملزم به حمایت مالی از طرف مقابل نشدند.

در ایالت کالیفرنیای ایالات متحده، برای تعیین حمایت مالی از همسر (همان نفقه) 14 عامل مختلف را در نظر می‌گیرند و مشخص می‌کنند کدام یک از زوج‌ها (مرد یا زن) باید به دیگری نفقه پرداخت کند.

این احتمال وجود داشت که قاضی تشخیص بدهد جیمز به طبقه متوسط تعلق ندارد. در این صورت، جکی باید برای حمایت مالی از شوهرش، به او نفقه پرداخت می‌کرد. این اتفاق مطمئناً جکی را به‌‌شدت ناراحت می‌کرد. حتی اگر از نظر قانونی چنین حکمی صادر می‌شد، احتمالاً جیمز به خاطر احساس گناهی که داشت، پرداخت نفقه را به تعویق می‌انداخت. چون طلاق آنها توافقی بود، دو طرف می‌توانستند تصمیم بگیرند که از قانون پیروی کنند یا بر اساس توافق خودشان پیش بروند.

جیمز بعد از صحبت با مشاوران طلاق، تشخیص داد که نباید با گرفتن نفقه، جکی را بیشتر از این ناراحت کند. به‌علاوه، او به این کمک مالی نیاز نداشت. در مقابل، جکی هم از این که جیمز بدون طی کردن مراحل قانونی از دریافت نفقه انصراف داده بود، ممنون بود.

خلاصه کلام

جدایی بدون فرزند یکی از چالش‌برانگیزترین جنبه‌های طلاق را از صحنه خارج می‌کند و به شما اجازه می‌دهد تا به طور کامل از همسرتان جدا شوید. ممکن است شما هیچ وقت دوباره بر سر راه هم قرار نگیرید. اما بعضی از زوج‌ها تصمیم می‌گیرند که بعد از جدایی با هم دوست بمانند.

رنج ناشی از جدایی می‌تواند طاقت‌فرسا باشد و بیش از یک تا دو سال ادامه داشته باشد. مهم‌ترین مسائل قانونی مسائل مالی است. اکثر افراد مجبورند این مسائل را در شرایطی حل و فصل کنند که عمیقاً از نظر عاطفی در عذاب هستند. در این شرایط بسیار مهم است که از حمایت عاطفی متخصصان جدایی کمک بگیرید تا بتوانید مشکلات اجتناب‌ناپذیر فرایند جدایی را بهتر مدیریت کنید.

منبع:

https://www.psychologytoday.com/intl/blog/better-divorce/202204/the-biggest-concerns-when-you-divorce-without-children

بدون شرح

پاسخ دهید

Your email address will not be published. فیلدهای الزامی * علامت گذاری شده اند