طلاق

طلاق


زمان مطالعه : 4 دقیقه

چرا زندگی ام را تلف کردی ؟ طلاق و نتایج آن در زندگی ما

با حس خشم بعد از طلاق چگونه برخورد کنیم؟ از همسرتان جدا شده اید؟ آیا این جدایی بعد از یک مشاجره و بحث کلافه کننده اتفاق افتاده و همسر شما دلیل اصلی این طلاق بوده است؟ وقتی در تنهایی به خاطرات گذشته رجوع می کنید و به یاد محبت و عشق بی چشمداشت خودتان می افتید حس انزجار قوی درونتان حس می کنید و از همسرتان که توانسته تا این اندازه در حقتان بی رحم و بی انصاف باشد  بی اندازه عصبانی و دلخور می شوید و بی اختیار  به یاد  سالهای ارزشمندی می افتید که در کنار او تلف کرده اید اما بهتر است  دست از این افکار بردارید و بیش از این حس خشم و تنفر را در درونتان تقویت نکنید. این حقیقت را بپذیرید که خشم و عصبانیت تنها خودتان را بیمار می کند. به دنبال راهی برای خلاص شدن از این حس آزار دهنده هستید؟ راههایی زیر را امتحان کنید.

خشمتان را در زندگی و طلاق بشناسید

این طبیعی است که در هنگام مشاجره و جرو بحث با همسرتان به خاطر اشتباهاتی که او مرتکبش شده سرزنشش کنید و حس انزجار خود را از رفتار آزاردهنده اش بیان کنید. حتی بعد از اینکه از همسرتان جدا شدید، زمانهایی بوده که تلفنی و یا در یک ملاقات او را بارها سرزنش کرده اید اما باز هم در تنهایی و روزهای بعد از جدایی احساسات منفی خشم و عصبانیت دست از سر شما بر نمی دارند و در ذهنتان صداهای آزاردهنده ای مدام  زمزمه می شوند. آنقدر وجودتان پر از خشم است که نمی دانید باید چگونه آن را تخلیه کنید. اما برای این حس شما هم یک راه حل وجود دارد به شرطی که قبل از هرچیز یاد بگیرید که خود را به خاطر داشتن این احساسات سرزنش نکنید. ممکن است همسر سابقتان شما را به خاطر داشتن این حس کینه ملامت کند اما باید  بدانید عصبانیت و خشم شما کاملا طبیعی است. برای خلاص شدن از احساسات آزار دهنده ای مانند خشم و عصبانیت ما یک راهکار خیلی مفید به شما پیشنهاد می کنیم. یک ورق و کاغذ بردارید و در آن هر حس بد و دلخوری که از همسر سابقتان دارید را بنویسید. هرچیزی که در مورد او ذهنتان را مشغول می کند را بنویسید و یک کلمه را جا نیندازید. به دنبال گرامر و نحوه درست نوشتن هم نباشید. ممکن است کلمات زننده ای ذهنتان را مشغول کرده باشد که نتوانستید آن را بیان کنید و در این مرحله بهتر است آن را بدون هیچ خجالت و شرمندگی روی ورق بیاورید. این دست  نوشته به هیچ وجه قرار نیست به دست کسی برسد و در پایان شما می توانید آن را بسوزانید اما با این کار همه احساسات منفی و آزاردهنده از ذهن شما تخلیه شده اند و کمی سبک شده اید. این روش یکی از روشهای موثری است که روان شناسان آن را پیشنهاد می کنند و می تواند در هر شرایطی به کار گرفته شود. اگر با یک بار نوشتن، خشم و عصبانیتتان  از بین رفت این کار را هر روز ادامه دهید اما یادتان باشد که این نوشته را هرگز به همسر سابقتان نشان ندهید چون تاثیر ناراحتی و دلخوری شما را بیشتر خواهد کرد و نتیجه معکوس به دنبال دارد.

علت طلاق را در زندگی خود باید پیدا کنید

 طلاق فرصتی است که در آن در مورد ارتباط گذشته تان فکر کنید و علت ادامه پیدا نکردن زندگی زناشویی تان را پیدا کنید. روز اولی که با یکدیگر آشنا شدید را به یاد بیاورید و ببینید در آن روزهای اول چه چیزی باعث شد که به همسرتان علاقه مند شوید و همینطور چه چیزی در وجود شما بود که همسرتان را برای ازدواج با شما مصر کرد. چرا زندگی شما رنگ تکرار به خودش گرفت؟ چه کارهایی را در اوایل زندگی انجام میدادید که که در طول زندگی مشترک فراموشش کردید و به تدریج در روزمره گی قرار گرفتید؟ وقتی برای بار اول کسی را می بینید از رفتار و ویژگی های مثبتش تعریف می کنید و در هنگام صحبت مراقب کوچک ترین جمله خود هستید اما چه اتفاقی می افتد که در زندگی مشترک همه این ویژگی های خوب را از یاد می برید و با همسرتان طوری رفتار می کنید که گویی او را برای همیشه در کنارتان خواهید داشت؟ به دنبال این باشید که اشتباهات خود را بیابید تا اگر ازدواج دیگری داشتید هرگز تکرارشان نکنید. از این ارتباط ناموفق استفاده کنید و درس بگیرید.

خودتان را در زندگی و طلاق قربانی ندانید 

اشتباه بیشتر زن ها در مورد ازدواج این است که خود را پرنسسی تصور می کنند که روزی شوالیه ای سفید پوش سوار بر اسب، آنها را با خود خواهد برد و از آن پس آنها  همه مسئولیت ها را بر عهده او خواهند سپرد اما اگر این تصور را در مورد زندگی زناشویی داشته باشید در ارتباط های دیگر زندگی تان دچار مشکل خواهید شد. شما هم در جدایی و به وجود آمدن مشکلات بین خود و همسرتان مسئول هستید و نباید تنها همسرتان را مسئول اتفاقات به وجود آمده بدانید. در یک زندگی مشترک دو طرف به اندازه مساوی در اداره زندگی نقش دارند و خود را به عقب کشیدن و تنها تماشاچی بودن باعث به وجود آمدن اختلافات و مشکلات گذشته شده است. اینکه شما قربانی شده اید را از ذهنتان بیرون بکنید و در عوض به خود بقبولانید که شما هم در این جدایی مقصر هستید و همه اشتباهات را به  دوش همسرتان نیاندازید. از زندگی در گذشته و نقش قربانی را داشتن بیرون بیایید و به آینده نگاه کنید.

بدون شرح

پاسخ دهید

Your email address will not be published. فیلدهای الزامی * علامت گذاری شده اند